روز جوان مبارک
تبریک ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان
حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ می نماید
اکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد، بوی او بوی محمد
خلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.
تبریک ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان
حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ می نماید
اکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد، بوی او بوی محمد
خلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.
در عصري كه جهالت مدرن، عالم و آدم را به سراشيب سقوط نزديك نموده و بي عدالتي، ستم سالاري، معنويت ستيزي، اخلاق گريزي و هزاران فاجعه هولناك ديگر در جهان بيدادمي كنند و آينده بشر هر روز تاريك تر شده، وحشت و نااميدي رو به افزايش است، بحث از مهدويت از هر زاويه كه انجام شود در حقيقت بحث از نويدها، سعادت ها، شادكامي ها، پيروزي معنويت، اخلاق، عدالت، تقوا، ترسيم آينده درخشان براي بشر و از جمله خواستهاي الهي و انساني است. بنابراين، بحث و تحقيق درباره حضرت مهدي(عليه السلام) از ضروري ترين و مهم ترين رسالتهاي دين پژوهان در عصر كنوني محسوبمي شود. و چون نام نهج البلاغه براي همگان، بخصوص نسل پويا و نوانديش و جوان، زيبا و دل انگيز است، طرح بحثي تحت عنوان «مهدي (عج) و مهدويت از ديدگاه نهج البلاغه» ضروريمي نمايد و براي عاشقان حضرت مهدي (عج) مفيد و پرجاذبه خواهد بود.
غیبت در احادیث و روایات
در این قسمت به بعضی از روایات و احادیثی كه از پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله ) و امامان معصوم( علیهم السلام ) دربارة غیبت رسیده است می پردازیم و برخی از آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.
ـ رسول الله( صلی الله علیه و آله ): « ـ فی خطبه حجه الوداع ـ اَیُّها النّاس، اِنَّ دِماءَكُم وَ اَموالَكُم وَ اعراضَكُم عَلَیكُم حَرامٌ، كَحُرمَهِ هذا فی بَلَدِكُم هذا، اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الغیبهَ كما حرَّمَ المالَ و الدَّمَ ».
پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله ): « ـ در خطبة حجه الوداع ـ فرمود: ای مردم! همانا خونها و اموال و اعراض شما بر شما حرام ( و محترم ) است، همچون حرمت این روز شما در این ماه شما و در این شهر شما. هر آئینه خداوند غیبت را حرام كرد، همچنان كه مال و خون را حرام گردانید ».
ـ الامام علی( علیه السلام ): « الغیبهُ جُهدُ العاجِزِ ».
امام علی( علیه السلام ): « غیبت كردن كار شخص ناتوان است ».
امام صادق( علیه السلام ): « غیبت نكن كه از تو غیبت می شود، و برای برادرت چاه مكن كه خود در آن می افتی، زیرا به هر دست بدهی با همان دست پس می گیری ».
ـ الامام الحسین( علیه السلام ): « ـ لِرَجُلٍ اغتابَ عِندَهُ رَجُلاً ـ یا هذا، كُفَّ عَنِ الغیبَهِ؛ فَاِنَّها إدامُ كِلابِ النّارِ ».
امام حسین( علیه السلام ): « ـ به مردی كه در حضور ایشان غیبت كرد ـ فرمود: ای مرد! دست از غیبت بردار، زیرا غیبت نوالة سگهای دوزخ است ».
دگر این کاروان یاسی ندارد
که با خود شور و احساسی ندارد
بیا ام البنین برگشته زینب
ولی افسوس عباسی ندارد
***
مزن آتش به جان ای نور عینم
مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم
چه شد در کربلا هستیِ زهرا؟
حسینم وا حسینم وا حسینم
***
سرشته از غم زهرا گِلش بود
نگاه تار زینب قاتلش بود
نیفتاد از لبش نام حسینش
اگر چه داغ سقا بر دلش بود …
حضرت اُم البنین(س)
مادر حضرت اباالفضل (ع) و همسر امیرالمؤ منین پس از شهادت حضرت فاطمه بود که به معرفی عقیل ، برادر حضرت امیر ، به همسری علی (ع) درآمد . نامش « فاطمه بنت حزام » ، از قبیله « بنی کلاب » و خواهر « لبید » شاعر بود . زنی بود با شرافت ، از خانواده ای ریشه دار و دلاور و نسبت به فرزندان حضرت زهرا نیز بسیار مهربان بود . ثمره ازدواج علی (ع) با او چهار پسر بود ، به نامهای : عباس ، جعفر ، عبدالله و عثمان ، که هر چهار فرزندش روز عاشورا در رکاب سیدالشهداء به شهادت رسیدند . 1
ام البنین ، پس از شهادت فرزندانش ، همه روزه به بقیع می رفت و بچه های عباس را نیز به همراه می برد و به یاد فرزندان شهیدش مرثیه و نوحه می خواند . زنان مدینه نیز به ندبه و نوحه سوزناک او جمع می شدند و می گریستند . اشعاری هم درباره عباس سروده بود . 2
وقتی زنان به ام البنین تسلیت می گفتند ، می گفت دیگر مرا « ام البنین » خطاب نکنید ، چرا که امروز دیگر آن فرزندانم نیستند و شهید شده اند :
لاتَدْعُوَنی وَیک اُم البَنینِ
تُذَکرِینی بِلُیوثِ العَرینِ
کانَتْ بَنونَ لی اُدعی بِهِم
وَالیومَ اَصبَحْتُ وَلا مِنْ بَنین …3
به این بانوی بزرگوار و مادر چهار شهید ، قبل از ولادت فرزندانش فاطمه می گفتند ؛ اما پس از آنکه دارای آن فرزندان شد ، « ام البنین » خطابش کردند ، یعنی مادر پسران . عباس 34 سال داشت ، عبدالله 25 سال ، عثمان 21 سال و جعفر 19 سال .
1- الکامل ، ابن اثیر ، ج 3 ، ص 333 ؛ ادب الطف ، ج 1 ، ص 72 .
2 - - سفینة البحار ، ج 1 ، ص 510 .
3- ریاحین الشریعه ، ج 3 ، ص 294 .