نسیم ظهور

شهدا شرمنده ام
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

میشه منم زائرت بشم آقا جون

10 مرداد 1396 توسط طاهره نمردي

محرم و صفر که می آید دل بی هوا سراغ زیارت می گیرد.
پشت پلک هایم ،غم چادر می زند و در این آشفته بازارِ دل، جملاتی بریده بریده روی ذهن خسته ام مرور می شود { که معصوم علهم السلام علت اصلی این حزن را چنین بیان می کنند: شیعیان از باقیمانده سرشت وجودی اهل بیت بوجود آمدند و با شادی هایشان شاد و با غم هایشان غمگین می شوند.}

برای دیدن سایز واقعی تصویر کلیک کنیدتازه می فهمم دوستداران خاندان عترت، چرا با رسیدن محرم و صفر غصه ها شان تازه می شود و مشتاقند برای تسلای دل خود در دسته ها و روضه های پسر فاطمه که نمک عزاداری هاست حضور یابند….

ای مهربانیت بی دریغ!

کاش می شد این ایام حزن و اندوه، زائر حریمت باشم و به خیل عظیم عزاداران در صحن هایت بپیوندم و برای آن مصیبتِ هزار و اندی سال پیش که هنوز بوی خونش تازگی دارد؛ قطره قطره ببارم و سینه زنم.

اما چه کنم؟! راه دور است و مشکلات زندگی مجال نمی دهد ولی یقین دارم از فرسنگ ها دور هم سلام های ما را بی پاسخ نمی گذاری.

هم اینک چشم هایم را می بندم و دل به حریمت می سپارم…

حالا خودم را ورودی حرم می بینم؛ همه اذن دخول می خوانند؛ من هم شروع می کنم به خواندن… قسمتی از آن نوشته ست: < می دانم که شما زنده اید و می بینید مرا و می بینید مقام مرا…>

خواندن همین چند خط ، می شکندم…آنقدر که احساس میکنم حریم سراسر ملکوتیت که می گویند قطعه ای از بهشت است، جای من یکی نیست…

ندایی از عمق دل می گوید : برو و صدایی دیگر نهیب می زند کجا با باری از گناه؟!

دلم بین عقل و عشق مردد می ماند بروم یا بمانم؟! و حالا این شمایید که دوست نداری زائرت را شرمنده ببینید؛ نیم نگاهی به منِ شکسته دل می اندازی و در پی آن ، قطرات اشک از دیدگانم سراسیمه می لغزد.

دیگر حتم دارم اجازه ورود را صادر کردید

داخل که می شوم دوست دارم یک یک حوائجم را بزبان بیاورم.نمی دانم چطور و چگونه اما شروع می کنم:

سلطان خراسان!

نگاهی به سمت و سوی این دل شیدایی و سوخته ام بکنید

قبول دارم گناهانم زیادست اما عشق و ارادت من به شما زیادتر…

سرو جانم به قربانت

آنچه دارم فدای خاک پایت

دستم بگیر یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

تو مگو ما را با آن شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست

 نظر دهید »

همراه کبوتران حرم

10 مرداد 1396 توسط طاهره نمردي

همراه کبوتران حرمت…
گلدسته های حرم، آسمان هفتم را خط می زنند.

برای دیدن سایز واقعی تصویر کلیک کنید

قدم می کشند آرام آرام از سیاهی خاک تا سپیدی افلاک

کبوتران، بال می گیرند در آسمانی مچاله و پرواز در حوالی سکوت و سیاهی را تجربه می کنند. بوی اتّفاق می آید؛ آن قدر تلخ که مشام تاریخ را پر می کند از ناکامی.

بانو! از کدام مسیر آمده ای که از ردّ گام هایت، تمام سنگریزه ها جوانه زده اند؟

ستاره ها بر مدار چشم هایت می چرخند، پیشانی ات بهانه خورشید برای طلوع است.

با بال های گسترده عرشی ات عبور می کنی از مرز مکان و زمان.

ملایک به دست بوسی ات مباهات می کنند.

در کنار چشمه ماه، نفس تازه می کنی؛ آسمانی فراتر می خواهی برای پرواز و این سوتر، گلدسته های حرمت سیاه پوشیده اند و نفس می زنند در فضای ملتهبِ از دست دادنت.

صدای سنج عزاداران در کوچه ها می پیچد و خورشید مچاله می شود در انبوهِ تیرگیِ آسمان.

بانو! نیستی و چشم هایم، به آسمان، خشکیده اند.

نیستی و دست هایم را به ضریحت دخیل بسته ام.

نیستی و همراه کبوترانِ رها در حرمت، هر روز آسمان را بال می گیرم تا در اوج ها، جذبه نگاهِ سرشارت، از خود بی خودم کند.

نیستی و چشم اندازِ دعاهایم را در صحنِ گسترده خاطرت، اشک می ریزم.

دیواری می خواهم تا سر بر آن بگذارم و انبوه اندوهم را زار زار بگریم.

دریچه ای می خواهم تا از هوای راکد پیرامونم بال بگیرم به سوی کرامت آبی ات.

هم چنان صدای دسته های زنجیر زن، در کوچه های ذهنم می پیچد.

دست هایم عزادارند و واژه هایی سیاه بر کاغذ می بارند.

نگاه می کنم، چشم هایم زل می زنند به گلدسته های حرمت که آسمان را خط می زنند.

 نظر دهید »

نقاره های گنبد طلا

10 مرداد 1396 توسط طاهره نمردي

               
چرا هروقت نقاره هات به صدا در می آید دلم می لرزه ،نمیدونم !!!
جرا هروقت نقاره هات به صدا در می آ ید اشکم جاری میشه ،نمی دونم !!!

میدونی …. یه حس عجیبیه … یه صدای خاصیه که انگار یه عمر دنبالش بودمو اینجا پیداش کردم .خیلی از آهنگا هست آدما یاد خیلی چیزا وخیلی کسا میندازه اما یه کمبودی توی صدا هام بود ،دلم دنبال یه صدایی میگشت که

هم غم داشته باشه هم شادی

هم بوی همه کسو بده هم بوی بی کسی

هم بوی درد بده هم بوی درمان

هم آرامش بم بده هم دلمو بی قرار کنه

هم عاقلم کنه وهم دیوونه

هم عارفم کنه وهم عاشق …

میدونی …

دلم خیلی وقت بود دنبال یه صدا میگشت که همه ی نگفته هارو بگه ، حرف دلارو بشه از بین تارو پود ملودی هاش کشید بیرون ،حرف دل مادری که دختر بچه 4 سالشو 1 ساله که بسته به پنجره فولادتو هر روز به این امید چشماشو باز میکنه که نقاره هات برای شفای دخترش به صدا دربیان،حرف دل پدری که اجاره خونش چند ماهه عقب افتاده و اومده اینجا از شرمندگیش جلوی خونوادش برات میگه از وقتایی که سرشو انداخته پایینو آروم گریه کرده وقتی دیده سر سفرش جز نون ویه غذای ساده نیست،حرف دل پیرزنی که از دار دنیا 1 پسر داره و اونم بخاطر عقب افتادن قسطای ماشینیش وشکایت کردن ضامنش افتاده تو زندان،حرف دل پسری که عاشق شده اما هیچی نداره پا پیش بزاره ، حرف دل پدر دل سوخته ای که پسر ورزشکارش اسیر دام اعتیاد شده و هر روز جلوی چشماش ذره ذره آب میشه حرف دل کسایی که میان اینجا و ظهور آقاشونو ازت می خوان و صبرشون دیگه لبریز شده ،حرف دل کسایی که خسته شدن از تاریکیو و اینجا دنبال یه روزنه ی امید می گردن ….،حرف دل کسایی که …

چه جوریه که همه ی این حرفا توی این صدا خلاصه شده نمیدونم !!!

چه جوریه که این همه اشکو ناله وخواهش توی این صدا پنهان،نمیدونم!!!

و قشنگترین منظره ی دنیا وقتیه که صدای نقاره هات توی صحن انقلابت میپیچه و اشک چشم کسی که خسته از همه جا به ایوون طلات تکیه داده بی اختیار روی گونه هاش میریزه …

اینجا چقدر راحت میشه گریه کرد ،دیگه کسی از بی کسی هاش خجالت نمیکشه !چقدر راحت میشه داد زدو عقده های دلو باز کرد،چقدر توبه کردن اینجا آسونه چقدر خدایی شدن اینجا نزدیکه چقدر بال درآوردنو پرواز کردن اینجا ممکن!!!اینجا همه مثل همن …شاه وگدا ،هردوتاشون در مقابل تو واین جلال وشکوهت پیشانی عجز به زمین ساییدن !

آخ که اینجا واقعا بهشته …

و صدای نقاره هات …

و اون صدا ،تنها اون صداست که منو مست خدایی شدن میکنه …

 نظر دهید »

دوباره متولد می شوم

10 مرداد 1396 توسط طاهره نمردي

وقت ورود در حرم تو هوایی ام وقت خروج، دوباره زمینگیر می شوم

23 ذی القعده روز زیارتی مخصوص امام رضا علیه السلام

علامه ی مجلسی می گوید :
روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است.

زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدس اسلامی افضل است ؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد.
مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر)

سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد :

استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت (بحار الانوار جلد 99 صفحات 43 و 44) .

مرحوم محدث قمی روز 25 ذی القعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است.1

*****************************

 نظر دهید »

ارادت محضر امام رضا علیه السلام

10 مرداد 1396 توسط طاهره نمردي

دگر باره کوچه باغ دلتنگی هایم را با پرتویی از شعاع شما منتهی میکنم تا روی قلب خسته ام نامتان را در تنهاترین غربت ها لمس کنم وانگشتان نیمه جانم را برای گرفتن بارگاهتان التماس می کنم !

تارو پود وجودم یخ زد…

از همان لحظه ای که برای بار آخر از باب الرضا دست به سینه از محضرتان خداحافظی کردم …

مولا اینجا هوا بس نا جوانمردانه سرد است ….
آتش غفلت روز به روز شعله ور تر می شود و کار وکاسبی وجدان روز به روز کساد تر !!!

از شما دورم اما …

از بزرگترها شنیده ام هر جا که باشی دست به سینه که بگذاری و رو به بارگاهتان خالصانه که بخوانمتان انگار در جوار حرمتان ،شما را زیارت کرده ام .

پس در میان آسمان ها حرمتان را دوباره می بویم و اذن دخول می خوانم ،اللهم انی وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک ….

حواسم بهتان هست آقا ..گرچه دل مشغولی ها امان سبک شدن نمی دهد اما …

کنار شما که نیستم اما از عمق وجودم حواسم به شماست مولا !

برای شما دلتنگم حتی لحظه های که کمرنگ بودم ،حواسم به شما بود …

کنار شما نیستم اما هرروز برایتان می میرم و باز از حرم وجود مقدستان دوباره جان می گیرم و زیر سایه شما سبز می شوم از نو.

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی ….

این حق من است که کاسه های خالی شفاعت را پر کنم

مگر نه این که خودتان فرمودید:"هرکس از شیعیانم مرا زیارت کند در حالی که عارف به حق من باشد در قیامت شفیع او خواهم بود.”

مولا کاش من لیاقت شناختتان را داشته باشم و شما پیاله ی من حقیر را پر کنید …من کوچکتر ارآنم که شما را در قلب خود جای دهم چرا که بزرگترین آدم ها هم نمی توانند بزرگی شما در در چشم ودل هایشان جای دهند اما شما بزرگواری …

و آدم های پست وحقیر را چه کاری جز چشم دوختن به دستان شفاعت بزرگان !

به امید شفاعتتان

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 21
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

نسیم ظهور

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس